تعداد بازدید: 214
🦊🪶 شعر روباه و زاغ برای کلاس رز ۱ 🌸✨
چهارشنبه ۱۴۰۳/۹/۷
شعر:
روزی زاغی بر سر شاخهای،
نشسته بود با پنیر قشنگی به لبهای تیز. 🧀🌳
روباهی زیر درخت آمد،
چشمش به زاغ و پنیر افتاد! 🦊👀
گفت: «ای زاغ زیبا و هنرمند،
صدای تو مثل آواز پرندگان است بلند!» 🎶
زاغ که خام شد از این تعریف،
دهان باز کرد، بیحس و بیشک. 🐦✨
پنیر افتاد زمین با یک تاب،
روباه گفت: «ای زاغ جان، مرسی بابت این باب!» 🧀🙃
نتیجه اخلاقی:
گول تعریف و تمجید بیجا را نخوریم،
عقل و تدبیر خود را زود از دست ندهیم! 💡❗
اولین نظر باشید ...